Wednesday, September 30, 2020

Poem

 از فیسبوک علیرضا کریم

  علیرضا کریم 
 
شاعر لاهیجان

((مهاجرت))

شکوه درختان در بی‌برگی است
با انبوه انبوه پرندگان مهاجر
- که بر شاخه‌های نگاه تو یله داده‌اند
و به عاشورایم می‌پیوندند
*
می‌بینم و نمی‌دانم
که چگونه
این همه درد
این همه عشق
این همه پرنده
تنگاتنگ و امیدوار
چشم به صبحی دارند
که از پگاه زمستانی نگاه تو
که نیمی از من است
دانه برمی‌چینند
تنها صدای پلک
یا چراغ چشم تو کافی است
آرامش این پرندۀ مهاجر مرا بر هم زند
شعری بخوان
حرفی بزن
چیزی بگو
و یا چراغ را روشن کن
تا مهاجرت نکنم

 
 لاهیجان : 1385
 
 
 
 

Tuesday, September 29, 2020

هنر پیشه

سوسن تسلیمی

مَن اَنَ گیمی مورغانه


شوما چی گیدی ؟!

.

.

.

.

.

.

باشو غریبه کوچک

اکران سال ۱۳۶۹

کارگردان و نویسنده : بهرام بیضایی

با نقش آفرینی کم نظیر بانو سوسن تسلیمی

 



 



Monday, September 28, 2020

قهرمان

 محمود نامجو 

  قهرمان وزنه برداری
 شما یادتون نمیاد ؛ ولی سال ۱۲۹۷ یه ستاره توی آسمان رشت درخشید و وارد این دنیا شد ؛ ستاره ای که تمام دنیا در برابر درخشش حیرت زده شدن
اون توی محله استاد سرا به دنیا اومد

این نخبه ورزش ایران و جهان رشته اصلیش وزنه برداری بود ولی توی سن 18سالگی قهرمان کشور در رشته کشتی شد!

اون اولین مدال طـلای جهانی وزنه‌برداری رو در قهرمانی جهان (۱۹۴۹ لاهه)برای ورزش ایران به ارمغان آورد و در بازی‌های آسیایی (۱۹۵۱ دهلی نو) اولین وزنه بردار آسیایی شد که تونست "رکورد جهانی" رو ترقی بده !

از شگفتیهای که اون تونست در تاریخ ورزش دنیا به جا بزاره ؛ قهرمانی جهان در سن ۴۱ سالگی بود !

عناوین قهرمانی اون از سال ۱۹۴۷ قاهره تا ۱۹۵۸ توکیو در رشته وزنه برداری (بدون در نظر گرفتن مدالهاش در تورنمنتهای داخلی و خارجی) به شرح زیر ِ :

طلای ۱۹۴۷ قاهره

کسب عنوان پنجم المپیک ۱۹۴۸ لندن

طلای جهانی ۱۹۴۹ لاهه

طلای جهانی ۱۹۵۰ پاریس

طلای جهانی ۱۹۵۱ میلان

طلای آسیایی ۱۹۵۱ دهلی

نقره المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی

نقره جهانی ۱۹۵۴ وین

برنز جهانی ۱۹۵۵ مونیخ

برنز المپیک ۱۹۵۶ ملبورن

برنز جهانی ۱۹۵۷ تهران

نقره آسیایی ۱۹۵۷ تهران

نقره بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو


و سرانجام این ستاره ایرانی / گیلانی در سی‌ام دی ماه ۱۳۶۸ در بیمارستان مهر تهران بر اثر عوارض ناشی از تمرینات سنگین ورزشی و کهولت سن ؛ خاموش و در قطعهٔ ۲۲ بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد. از اون چهار دختر و یک پسر به جا مونده.
بله اون ستاره کسی نبود جز جهان پهلوان "مـــــحــــمــــود نــــامــــجـــــــو"






Sunday, September 27, 2020

Poem

 امیر هوشنگ ابتهاج

ه . ا .سایه 
تماشا
من تماشای تو می کردم و غافل بودم
کز تماشای تو خلقی به تماشای مَنَند
گفته بودی که چرا محو تماشای مَنی
و چنان محو که یکدم مُژه بر هم نزنی
مُژه برهم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو بقدر مُژه بر هم زدنی


 

Saturday, September 26, 2020

Lahijan

 لاهیجان : سال 1350

از سمت راست : تورج کمالی - مظفر کمالی - نصرت جنابی - هادی پژند

Friday, September 25, 2020

Poem

   از سری اشعار آقای محمد محمایی 

 
             بانو         

یاور  من
عشق  را  آهسته
از  جانم   بدر  کن
من  که  چندان نیستم
یا  که چنان کاش  میشد  
صبح یک روز لطیف
باغازها  بودن
کنار سبزه های  نرم  آسودن
خویش را  با خویشتن
در  چاه  نزدیک  کبودیها
بیک  اندازه  از   شادی
با  شور  رقصیدن  !
 ثما شا دارد
آن  وقتی  که  بانوئی
به کار دست  بردن
در نگاه  مردک همراه
زلف او را شانه کردن
درحجاب صورتش
عطری چکاندن
یا ‌که گاهی  گاهگاهی
سپیدی ابروانش را
با شانه و  قیچی
که خیس عطر مهربانی بود
در آئینه ای را که بدستش داشت
هم طراز  آراستن
وای بر من کاش من هم
بانوئی را آنچنانی  در کنارم  داشتم
  !


صبح شنبه ۱۵، ۶، ۹۹

        م.ا. محمایی

واتساب 09195056529

Thursday, September 24, 2020

View

 لاهیجان : بر بام شیطان کوه زیر باران


 

Wednesday, September 23, 2020

Lahijan

 از سری عکسهای اقای حسین کریمی

لاهیجان : دهه پنجاه

Hossin Karimi



Tuesday, September 22, 2020

Lahijan

 از سری عکسهای اقای حسین کریمی

لاهیجان : دهه پنجاه

Hossin Karimi
 

 

Monday, September 21, 2020

Lahijan

 از سری عکسهای اقای حسین کریمی

لاهیجان : دهه پنجاه


از سمت چپ : حمید ارض پیما - صمد صادقی - حسین کریمی - ؟ - ؟ - حسین جنابی

Sunday, September 20, 2020

دبیرستان

 دبیرستان عبدالرزاق فیاض لاهیجی 

لاهیجان سال 1340

از سمت چپ : جلال انصاری ( مربی ورزش ) - رضائی ( دفتر دار دبیرستان ) - علی سیروس ضیا ( معاون فرهنگ ) - محمد مهدی فقیهی ( رئیس دبیرستان ) 
دانش امزان _ حسن جنابی - اسماعیل مهربان - هوشنگ خوش سرور - ابوالقاسم میر صفا - 
نشسته : عطا الله ارض پیما - نوری نویدی


دبیرستان عبدالرزاق

Saturday, September 19, 2020

دبیران

 Lahijan city از انستا گرام

دبیران دبیرستانهای لاهیجان

سال 1357

از سمت راست : هوشنگ محیطی  (دبیر شیمی) - نجدی ( دبیر ریاضی ) - حسین ایجه ای ( از فوتبالیست های لاهیجان ) - سیروس حمیدی ( ناظم دبیرستان مهرگان وشهردار لاهیجان در سال 1377) - نقی دهدار ( معلم ریاضی )








 

 

Friday, September 18, 2020

بازار

 لاهیجان سرای محمد علی خانی(امین دیوان )

سال 1331
این تصویر در سال 1331 شمسی از سرای محمد علی خانی (امین دیوان ) یا سرای مطلق واقع در خیابان کاشف شرقی میباشد
نشسته از سمت راست اقایان : جعفر ارشادی - مظفری - ؟ - مرتضی ذوقی - توانا - حسن صادقی - احمد فتحی زاده - شمس معطر - شریعتی - محمد ذوقی - پاکدل - حسین محمایی - حبیب الله پرهیزی

Thursday, September 17, 2020

دبیرستان

 از سری عکسهای آقای بختیاری

دانش آموزان کلاس ششم دبیرستان عبدالرزاق

سال 1340

در این تصویرافراد شناخته شده اقایان : حسن جوانمرد - رضا فرهمند - سیروس پیک موسوی- دکتر مظفر معصومی ( دبیر ریاضی ) - فلاح - محجوبی - حسن راستا - میرصفا - حسن پور


 

Wednesday, September 16, 2020

Poem

 سیمین بهبهانی

بگذار که درحسرت دیدار بمیرم
درحسرت دیدار تو بگذار بمیرم
دشوار بود مردن و روی تو ندیدن
بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم
بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ
در وحشت و اندوه شب تار بمیرم
بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب
در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم
می میرم از این درد که جان دگرم نیست
تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم
تا بوده ام، ای دوست، وفادار تو بودم
بگذار بدانگونه وفادار....بمیرم






Tuesday, September 15, 2020

کشتی

قهرمانان کشتی لاهیجان در فرمانداری

دهه چهل

از سمت راست اقایان : مطلق زاده ( رئیس شهربانی ) - محمد علی ناظمی ( فرماندار ) - ابوالحسن نژاد قنبر - منوچهر وثوقی - محمد مدهوش - مهربان - اصغر مطلبی


Monday, September 14, 2020

Poem

امیر هوشنگ ابتهاج 

 ا.ه.سایه

زبان نگاه
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
گو بهار دل و جان باش و خزان باش ، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست
سایه ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست
هوشنگ ابتهاج

Friday, September 11, 2020

Poem

 از سری اشعار آقای محمد محمایی

دیدم که میرود
گفتم :  برو برو نیمه من
نیمه جان بس است
آنرا که می بری و برده ای باخود
نه دل که ان نفس است

ودر پی آن شعری به نام دیدار
         
             د ید ا ر

آخرین بار که دیدمش
کیفی بر دوشش بود
وچتر بسته ای در مشتش
آسمان را می پائید
و یقه باز پیراهنم را که نگرانش کرده بود
ارام حرف می زد و اهسته قدم بر می داشت
گفتم  : خسته ای یا افسرده ؟
لبخند تلخش هر دو را اشاره کرد
پوست سفید دستهای سردش آهکی بود
و لبهای کبودش نیلی نیلی
چای داغی را که تعارفش کردم
کناره های لبش را از هم گشود
فقط همین

سینه ام داغستانیست
وخلوتم خیل خونبار
آخرین بار که دیدمش
 آخرین باری بود  که دیدمش

م.ا.محمایی
Whats app:09195056529