زخم شعر
گدازه های دل است این که در سخن جاریست
که زخم شعر من آری به هر زبان کاریست
ببین سماع حروفم به سطر سطر وجود
که گرچه خرقهدران است از گنه عاریست
اگر زفاق قلم اشک لفظ میرقصد
زفرط غصۀ جانکاه و درد تکراریست
جلای آینۀ دل ز شور باطن ماست
وگرنه آینه سنگ است گاه زنگاریست
خوشم چنان به جمال خیالپرور دوست
که این خیال مرا خود کمال بیداریست
به رستخیز کلام آی و حدّ عشق ببین
که بیت بیت غزل خود اناالحق جاریست
علیرضا کریـــــــــم
No comments:
Post a Comment